زنگ ها
بر دو سوی رود
صدا می زنند
معابد پر آواز
در عطر صمغ و عود سوخته
گنگ در مهی از نور
و کاسه های شناور گل
تن می شوید
اینجا خدا هم هر روز غسل می کند
تا آفتاب جمع شود
بازارچه پر از شور رنگ هاست
شب می رسد
بر دو سوی رود
صدا می زنند
معابد پر آواز
در عطر صمغ و عود سوخته
گنگ در مهی از نور
و کاسه های شناور گل
تن می شوید
اینجا خدا هم هر روز غسل می کند
تا آفتاب جمع شود
بازارچه پر از شور رنگ هاست
شب می رسد
پیه سوز های نارگیلی به رود
معنای عمیق تری داده اند
زنگ ها اینبار پایان روز اند
و نسیم
خواب آلود عطر فراموشی
. . .خاموشی
معنای عمیق تری داده اند
زنگ ها اینبار پایان روز اند
و نسیم
خواب آلود عطر فراموشی
. . .خاموشی
۲ نظر:
ah, ina hamash 2008 e , man cheghadr dir umadam.
Ahmad jan, chetori?
Chakerim.....
Invara nemiayeen?
Delemoun tang shode ha....
Be in havaye yakh zadeye zemestouni sefareshetoun ro mikonam. Ta baad.
Farhad, Toronto
ارسال یک نظر