جمعه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۰
مدل سازی و مدل برداری
برخی ها فاقد توانایی تجزیه و تحلیل و درک مشخص از شرایط مشخص اند، و به همین دلیل به این گرایش دارند تا جریانی یا مدلی را الگوی تقلید خود قرار دهند. این الگو برداری می تواند در همهٔ زمینه ها اتفاق بیفتد.
زندگی همیشه پیچیده تر از هر الگویی ست و به همین دلیل الگو برداری معمولا با تقلیل گرایی و مطلق اندیشی همراه است. مقلدان معمولا هر اقدام هر کس دیگری را هم نوعی الگو برداری می فهمند و چیزی به نام برداشت مستقل و نظر مستقل را نه می فهمند و نه در کسی سراغ می گیرند.
آن ها معمولا متعصب اند و در میان جهنم هم تشخیص نمی دهند که دیگر در میان رویایهای بهشتی شان نیستند، زیرا مطابق الگوی از پیش تعیین شده شان می بایست در بهشت بوده باشند...
چنین افرادی در عالم سیاست آفت محض اند و با کهنه شدن الگوهایشان به دامن ارتجاع می لغزند.
زندگی همیشه پیچیده تر از هر الگویی ست و به همین دلیل الگو برداری معمولا با تقلیل گرایی و مطلق اندیشی همراه است. مقلدان معمولا هر اقدام هر کس دیگری را هم نوعی الگو برداری می فهمند و چیزی به نام برداشت مستقل و نظر مستقل را نه می فهمند و نه در کسی سراغ می گیرند.
آن ها معمولا متعصب اند و در میان جهنم هم تشخیص نمی دهند که دیگر در میان رویایهای بهشتی شان نیستند، زیرا مطابق الگوی از پیش تعیین شده شان می بایست در بهشت بوده باشند...
چنین افرادی در عالم سیاست آفت محض اند و با کهنه شدن الگوهایشان به دامن ارتجاع می لغزند.
شنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۹۰
خائن
گاهی آدم هایی را می بینیم که خیلی راحت، با هرکی مخالفن بهش می گن خائن.
خیلی وقته تو این فکر ام که به کی واقعا می شه با وجدان راحت گفت خائن.
و می دونین؟ فکر کنم یکی از اون هایی که شایستهٔ این لقب باشه، کسی یه که خادمین به ملت، کشور و جامعه رو هدفمندانه خائن قلمداد می کنه.
پنجشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۹۰
آزادیخواهی
اغلب ما وقتی در بارهٔ کشورمون حرف می زنیم، متوجه هستیم که یک دولتی هست و یک ملتی... یک عده باتوم می خورن و یک عده ساندیس... یک عده کار می کنن و ارزش می آفرینند و یک عده تمام روز و شب مشغول دزدی و چاپیدن و فساد اند...
ولی می دونی؟ در برخورد به آمریکا یا اروپا، دیگه انگار اینطوری نیست. چرا؟ چون اونجا حکومتشان انتخابی ست! و نمی شه بین مردم و حکومتشون تفاوت گذاشت! اونجا همه خوبند و فرقی نمی کنه مایکل مور باشند یا مردوخ ... کندی باشند یا بوش!
جالب این است که همین نکته در مورد کشورهای دیگه ای به شکل برعکس هم صادق است و این در حالی ست که حکومتشان از دید برخی از ما انتخابی هم نیست. برای مثال در کشورهایی مثل کوبا هم حکومتشان را محکوم می کنند و هم مردمش را و کار به جایی می رسد که کسی که در آنجا بمب گذاشته و مردم را کشته قهرمان آزادی می شود...
به نظر من، حکومت ها چه خوب و چه بد هیچگاه مردم یا حتی نمایندهٔ کامل مردم نیستند، و تنها نمایندهٔ بخشی از مردمند و حتی در بهترین حالت نمایندهٔ اکثریت مردم. (در روزگار ما اکثر دولت ها نمایندهٔ اقلیت هایی از مردم اند). دمکراسی را مردم می سازند و پاس می دارند و نه حکومت ها.
یک آزادیخواه واقعی باید از مبارزات مترقی همه مردم کشورهای جهان پشتیبانی کند ... چه دولت های آن مردم با آن ها در مواقعی همراه باشند و یا نباشند. آن ها که دولت های غرب را به جای مردم مترقی کشورهای غربی می گذارند و دست دوستی با آن ها می دهند و آرزوی راهیابی آنان به خاک ما و گرفتن سرنوشت ما در دستانشان را دارند، هرچه باشند آزادیخواه نیستند.
یک آزادیخواه واقعی باید از مبارزات مترقی همه مردم کشورهای جهان پشتیبانی کند ... چه دولت های آن مردم با آن ها در مواقعی همراه باشند و یا نباشند. آن ها که دولت های غرب را به جای مردم مترقی کشورهای غربی می گذارند و دست دوستی با آن ها می دهند و آرزوی راهیابی آنان به خاک ما و گرفتن سرنوشت ما در دستانشان را دارند، هرچه باشند آزادیخواه نیستند.
پنجشنبه، فروردین ۲۵، ۱۳۹۰
پرچم آمریکا
می دونین؟ همه اش فکر می کنم که اگه پرچم آمریکا فقط تو خاک خودش به اهتزاز در میومد، چقدر قشنگ بود ...
چهارشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۹۰
دروغ
بعضی رفتارها یک تلخی خاصی داره که تو گلوی آدم می شینه و تا مدت ها باقی می مونه...
می دونی؟ آدم گاهی فقط به این دلیل ساده دروغ می گه، چون راستش رو نمی شه گفت.
فکرش رو بکن! می گی و بعد می بینی نمی شه گفت...
یکشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۹۰
بهرام بیضایی دانشگاه استنفورد
جمعه به سانفرانسیسکو برگشتم. باید هر طوری بود خودم را به کلاس می رساندم. جلسهٔ دوم بود و فیلم مهر هفتم برگمان مورد بررسی قرار می گرفت. استاد بهرام بیضایی دومین کارگاه آموزشی ده هفته ای خود را با نام «سینما و اسطوره» به صورت رایگان در دانشگاه استنفورد آغاز کرده است. اولین دوره را متاسفانه اینجا نبودم و از این دوره نیز تنها چند جلسه ای را می توانم شرکت کنم.دقیقه به دقیقه کلاس عالی بود و چنان آموزنده و چنان سرشار از درس سینما که حیرت انگیز می نمود. سالن بزرگ محل برگزاری، در این جلسه تقریبا پر شده بود و قرار است فیلم تهیه شده از این کارگاه آموزشی ادیت و در سایتی به همین مناسبت انتشار یابد.
براستی از این همه شعور و دانش و نگاه سینمایی به همهٔ مسائل لذت بردم.
براستی از این همه شعور و دانش و نگاه سینمایی به همهٔ مسائل لذت بردم.
پنجشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۹۰
چهارشنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۹۰
فایل های نفرت
آزادی با پذیرش دیگری معنا می یابد و نه نفی دیگران... آن ها که به قول شاملو در ذهن خودشان «طناب دار تو را می بافند» و منتظر روزی هستند که مثلا ما را به دلیل موازین دیروزی مان محاکمه کنند، و با شنیدن برخی نام ها بر افروخته می شوند و فایل های نفرت و تنفر در ذهنشان بالا می آید، پرچم داران مناسبی برای انتقال به جامعه ای دمکراتیک نیستند. همه باید از چنین نگاهی فاصله بگیریم. و آزمون اینکه چقدر فاصله گرفته ایم نیز این است که ببینیم برای آن هایی که بیشترین فاصله را با آن ها داریم، چقدر حق قائلیم....
یکشنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۹۰
جنگ لیبی: مطلق یا فازی؟
دلیل عملیات نظامی در لیبی چیست؟
- دفاع از ارزش های دمکراتیک و جلوگیری از کشتار مردم توسط یک دیکتاتور؟
- تغییر رژیمی مستقل برای خصوصی سازی نفت و تصاحب آن توسط شرکت های جهانی؟
- شکستن فضای سیاسی انقلابی بوجود آمده توسط انقلاب های پی در پی در شمال آفریقا و خاورمیانه؟
- دفاع از ارزش های دمکراتیک و جلوگیری از کشتار مردم توسط یک دیکتاتور؟
- تغییر رژیمی مستقل برای خصوصی سازی نفت و تصاحب آن توسط شرکت های جهانی؟
- شکستن فضای سیاسی انقلابی بوجود آمده توسط انقلاب های پی در پی در شمال آفریقا و خاورمیانه؟
- انحراف افکار عمومی جهان از فاجعهٔ هسته ای فوکوشیما ژاپن که آینهٔ تمام نمای شکست فاجعه بار سیستم توسعهٔ غیر پایدار (ضد زیست محیطی) موجود جهان است؟
- فروش سلاح و دمیدن در کورهٔ سودساز مجتمع های صنعتی-نظامی و جنگ سالاران جهانی؟
- واکنش بازدارنده به دوره تازه از تعمیق بحران اقتصادی جهان و فرو ریختن ارزش سهام؟
- هیچکدام از این موارد؟
با نگاه مطلق گرا یا منطق ارسطویی، گرایش ما به انتخاب یکی از گزینه های بالاست، اما در منطق فازی پاسخ می تواند چنین باشد:
با نگاه مطلق گرا یا منطق ارسطویی، گرایش ما به انتخاب یکی از گزینه های بالاست، اما در منطق فازی پاسخ می تواند چنین باشد:
- همهٔ موارد بالا آن هم با درجه تعلق هایی متفاوت و متغیر در طول زمان...
در نگاه مطلق گرا با انتخاب یکی یا موارد همگرا از این گزینه ها، موضعگیری ما به ضدیت با دیکتاتوری، یا حمایت از استقلال ملی، یا ضدیت با دروغگویی سازمان یافتهٔ رسانه های شرکتی، یا ضدیت با انرژی هسته ای و گرمایش زمین، یا مخالفت با جنگ و سرمایه های نظامی، یا ضدیت با سرمایه داری شرکتی جهانی، و ... تقلیل می یابد.
و در موضعگیری سیاسی بر اساس منطق فازی، به ترکیبی فراگیر از گزینه های بالا - با توجه به اهمیت هر یک و کاهش و افزایش نقش آفرینی شان در طی زمان- گرایش خواهیم داشت و نگران آن نیستیم که در تحلیل خود ضمن دفاع از مردم لیبی و بازداری دیکتاتور از سرکوب آن ها، خواهان آتش بس همه جانبه و آغاز مذاکرات برای انتقال دمکراتیک به کمک اهرم های سیاسی و سایر تدابیر صلح آمیز بشویم ...
و فریب نمی خوریم که اعلام آتش بس زمینی توسط مخالفان بدون اعلام آتش بس هوایی و بمباران های کوبندهٔ توسط ناتو، ترفندی برای توسعهٔ مداخلات نظامی و تداوم جنگ است.
و فریب نمی خوریم که اعلام آتش بس زمینی توسط مخالفان بدون اعلام آتش بس هوایی و بمباران های کوبندهٔ توسط ناتو، ترفندی برای توسعهٔ مداخلات نظامی و تداوم جنگ است.
جمعه، فروردین ۱۲، ۱۳۹۰
آکادمی علوم کالیفرنیا
پریروز با یکی از خواهر ها رفتیم دیدن شهر. مرکزی به نام موریسون پلانتریوم. واقعا دیدنی بود کلی عکس و فیلم گرفتم. یک فیلم سه بعدی توی سینمای مخصوصش دیدیم (پردهٔ سینما معقر و روی سقفه) از پیدایش جهان و حیات و بعد از حیوانت حیرت انگیزی بازدید کردیم که بسیار نادرند. بعد هم اومدیم بیرون و رفتیم به باغ ژاپنی پر از شکوفه های گیلاس و چای خوردیم.... اگر کمر اجازه می داد هنوز آنقدر دیدنی بودن که پایانی نداشت.
فکرش رو بکن بعد از ده ها سال دوباره بچه بشی و خواهر بزرگ ترت تو رو ببره گردش...
اشتراک در:
پستها (Atom)