اغلب ما وقتی در بارهٔ کشورمون حرف می زنیم، متوجه هستیم که یک دولتی هست و یک ملتی... یک عده باتوم می خورن و یک عده ساندیس... یک عده کار می کنن و ارزش می آفرینند و یک عده تمام روز و شب مشغول دزدی و چاپیدن و فساد اند...
ولی می دونی؟ در برخورد به آمریکا یا اروپا، دیگه انگار اینطوری نیست. چرا؟ چون اونجا حکومتشان انتخابی ست! و نمی شه بین مردم و حکومتشون تفاوت گذاشت! اونجا همه خوبند و فرقی نمی کنه مایکل مور باشند یا مردوخ ... کندی باشند یا بوش!
جالب این است که همین نکته در مورد کشورهای دیگه ای به شکل برعکس هم صادق است و این در حالی ست که حکومتشان از دید برخی از ما انتخابی هم نیست. برای مثال در کشورهایی مثل کوبا هم حکومتشان را محکوم می کنند و هم مردمش را و کار به جایی می رسد که کسی که در آنجا بمب گذاشته و مردم را کشته قهرمان آزادی می شود...
به نظر من، حکومت ها چه خوب و چه بد هیچگاه مردم یا حتی نمایندهٔ کامل مردم نیستند، و تنها نمایندهٔ بخشی از مردمند و حتی در بهترین حالت نمایندهٔ اکثریت مردم. (در روزگار ما اکثر دولت ها نمایندهٔ اقلیت هایی از مردم اند). دمکراسی را مردم می سازند و پاس می دارند و نه حکومت ها.
یک آزادیخواه واقعی باید از مبارزات مترقی همه مردم کشورهای جهان پشتیبانی کند ... چه دولت های آن مردم با آن ها در مواقعی همراه باشند و یا نباشند. آن ها که دولت های غرب را به جای مردم مترقی کشورهای غربی می گذارند و دست دوستی با آن ها می دهند و آرزوی راهیابی آنان به خاک ما و گرفتن سرنوشت ما در دستانشان را دارند، هرچه باشند آزادیخواه نیستند.
یک آزادیخواه واقعی باید از مبارزات مترقی همه مردم کشورهای جهان پشتیبانی کند ... چه دولت های آن مردم با آن ها در مواقعی همراه باشند و یا نباشند. آن ها که دولت های غرب را به جای مردم مترقی کشورهای غربی می گذارند و دست دوستی با آن ها می دهند و آرزوی راهیابی آنان به خاک ما و گرفتن سرنوشت ما در دستانشان را دارند، هرچه باشند آزادیخواه نیستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر