بندآب شعر فیلمی است که تازه روی آن کار کردم و بهار علی پناهی خوانش شعر را بعهده گرفت.
شعری که روی فیلم کار شده چنین است:
شعری که روی فیلم کار شده چنین است:
برکه بستر نیلوفرهاست
به گُل نشسته و بر بالش لمبرها آرمیده.
ماهی ها
در سایه روشنِ باغ و آسمان
دور می چرخند و آب را
رنگین می کنند.
زمان در حجمِ سبزِ آبی که به آن هستی می بخشد،
محصور است؛
هرچند که تحرک پر از شتابِ یک ماهی،
حلقه های زنجیرِ اسارت آن را بشکافد و فروبریزد.
۱ نظر:
ماهی زنجیری آب است و
من زنجیری تو ...
سهراب سپهری
ارسال یک نظر