یکشنبه، مهر ۰۹، ۱۴۰۲

امید

ستاره های فرو افتاده را

در اشک‌ می شویم و 

در ابریشم یادها می پیچم. 

ندایی می گوید: 

در دفتر ایام بگذار، برای روز مبادا! 

به خود می گویم:

تکرار می شوند…،

تکرار می شوند… ،

برای کدام  روز مبادا؟

و صدا می گوید:

زور گلوله ها به امیدها نمی رسد؛

این خون ها رویاها را نمی شوید؛

چنگ در خاکِ ریشه‌ای تاریخی دارد این آرمان‌ها و امیدها…

هیچ نظری موجود نیست: