چهارشنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۸۵

به آذین در گذشت


محمود اعتماد زاده (به آذین) که مدت ها از نارسايي مزمن تنفسی و آسم و بيماری ريوی در رنج بود؛ امروز
درگذشت. به آذين در سال ۱۲۹۳ خورشيدی در شهر رشت به دنيا آمد، و آموزش ابتدايی و متوسطه را در شهرهای رشت و مشهد و سپس در تهران ادامه داد. او در سال ۱۳۱۱ جزو دانشجويان اعزامی ايران به فرانسه رفت و در آن جا به تحصيل پرداخت. برخی از ترجمه های معروف او عبارتند از: "اتللو" و "هاملت" (شكسپير)، "ژان كريستف" و "جان شيفته" (رومن رولان)، "دن آرام" و "زمين نوآباد" (شولوخوف)، استثنا و قاعده (برتولت برشت). علاوه بر ترجمه، او آثار متعددی از جمله داستان، پژوهش و نقد را خلق کرده است و در عرصه روزنامه نگاری نيز فعال بود و مدتی نيز سردبير كتاب هفته و پيام نوين بود. بيانيه تاسيس کانون نويسندگان ايران، پيش از انقلاب، به قلم او نگاشته شد و تاثير عميقی بر جامعه روشتفکری ايران گذاشت. به آذين به دليل فعاليت های سياسی، در دهه شصت، ۸ سال را در زندان گذرانيد.[نوشته سهيل آصفی و خبر ايسنا را در اين مورد بخوانيد- به نقل از گویا نیوز

یکشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۵

سفر

باید چمدان را ببندم
و راهی سفری دوباره به زادگاهم شوم

مه- دود سیاهی شب را خفه کرده است
در حیاط خانه روبرو - آن پائین
کسی فانوس می گرداند
ثانیه ها همچون دو چراغ روشن
از سطح شهر می گذرند

باز می گردم
به شهرم
به دیارم
به روزگارم

همه چیز را دوباره تجربه می کنم
خانه ام را
با دستانی خالی و نگاهی تازه می آرایم
باز بنفشه هایمان را تکثیرمی کنم و
رویاها را بر دوششان می گذارم
سپید، آبی، ارغوانی

باز دستانی به سویم دراز می شوند
و بی آنکه نگاه اشک آلودم را ببینند
دستانی در پشت سرم تکان می خورند

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۵

تلاش

چيزي نروئيد
هيچ چيز نروئيد
تلاش كمي نبود
و بذر هايت مي دانم
هر يك ستاره اي بود و
كهكشاني را در خاطره داشت

اين اولين بار هم نيست
كه كسي آرزوهايش را مي آزمايد و
باز چيزي نمي رويد
اين شوره زار
در به خاك كشيدن اميد
هنوز هم توان معجزه آسايي دارد

دوشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۵

خوابالوده هنوز


خوابالوده هنوز
در بستری سپید
صبح کاذب در بوران قطبی
و تکبیر پر غریو قافله
که رسیدیم
آنک چراغ و آتش مقصد!

گرگ ها
بیقرار از خمار خون
حلقه بر بارافکن قافله تنگ می کنند
و از سرخوشی
دندان به گوش و گردن یکدیگر می فشرند
هان
چند قرن، چند قرن به انتظار بوده اید؟

و بر سفره ی قطبی
قافله ی مردگان
نماز استجابت را آماده می شود
شاد از آن که سر انجام به مقسد رسیده است

احمد شاملو – مجموعه آثار

روزی تاریخی در آمریکا


امروز میلیون ها نفر از مردم در آمریکا به خیابان می آیند تا صدای اعتراض خود را نسبت به مصوبه ی کنگره آمریکا در مورد اخراج آنچه انها مهاجرین غیرقانونی می نامند بلند کنند. چنان سازماندهی عظیمی برای این اعتراض شکل گرفته که شگفت انگیز است. اعتصاب و تعطیلی محل کسب و کار، تظاهرات خیابانی، پیک نیک های گروهی، شمع روشن کردن های شبانه، مراجعه به خانه ها و دعوت مردم به پشتیبانی از مهاجرین، سخنرانی ها، تشکیل زنجیره های انسانی، تشکیل اجتماعات در ساعات استراحت بین کار و ... تنها بخشی از شیوه های مبارزه ی میلیونی است که امروز بکار گرفته خواهد شد. بخشی از کلیساها امروز زنگ های خود را به پشتیبانی از مهاجرین به صدا درخواهد آورد و سرود آمریکا امروز به زبان اسپانیولی در همه جا طنین انداز خواهد شد. امروز روزی تاریخی در آمریکاست روزی که بخشی از نیروی عظیم کار قدرتش را به نمایش می گذارد