این مطلب "کار گروهی" بحث زیادی رو راه انداخته؛ مثلا یکی از دوستانم تلفنی می گفت: خوب این حرفات کاملا درسته، ولی با گروه هایی که دچار انواع عارضه های مختلف هستند باید چکار کرد؛ نمی شه که ریختشون دور. اون می گفت: می دونی کار بیشتر به انگیزه های شرکت کنندگان در گروه بستگی داره؛ مثلا یه عده کارگری که شش ماهه حقوق نگرفتن، با هر راهبری و اعضای کج و کوجی هم که باشه به فعالیت گروهی شون برای گرفتن حقوق ادامه می دن، ولی یه عده آدمی که مثلا برای یک کار فرهنگی گرد اومدن، ممکنه با هر نارسایی ای کار رو زمین بذارن
یه دوست دیگه هم می گفت: مقاله ات دچار یه اشکال جدی ست؛ از نظر محتوایی مدیریت مشارکتی ربطی به سانترالیسم دمکراتیک نداره؛ اولی برای حفظ نظام موجوده و دومی برا حاکمیت یافتن مردم
یه دوست دیگه هم می گفت: مقاله ات دچار یه اشکال جدی ست؛ از نظر محتوایی مدیریت مشارکتی ربطی به سانترالیسم دمکراتیک نداره؛ اولی برای حفظ نظام موجوده و دومی برا حاکمیت یافتن مردم
میدونی؟ می شه از زوایای مختلفی به یه موضوع نگاه کرد و نکات تازه ای رو یافت
۱ نظر:
کار گروهی نیازمند فرهنگی است که جامعه ما فاقد آن می باشد
باید از بچه ها ومدارس شروع کرد تا شاید نسل آینده
به آن دست ÷یدا بکند
ارسال یک نظر