جمعه، آذر ۰۳، ۱۳۸۵

تلاش

همه تلاشم آن بود
که فاصله ای نگیرم
که درک کنم و درک شوم
که برای رسیدن
باز راهی بیابم


همه ی کوششم آن که
مسدولانه بیندیشم
حقیقت را بگویم
و به احترام واژه ی انسان
عاشقانه بیافرینم

اما امروز تنها با یاد خاطره ای
زانو هایم سست شد و
به زمین نشستم

در زیر پاهایی که می رفتند و می آمدند
صدای بوق های ممتد خیابان
ابلهانه لگد مال می شد

۱ نظر:

sahand گفت...

khatere ha joz zendegi nist ke afaridi
Abe ravan
Monakes mishavad
lagad mal nemishavad
agar ham shod
nemishavad