دیروز بازم رفتیم فیلم برداری. باید از هواپیمایی که عملیات آکروباتیک انجام می داد از زمین و هوا روی منطقه ی آبشار نیاگارا فیلمبرداری می کردیم. هوا 20 درجه زیر صفر بود ولی آفتابی و زیبا. هواپیمایی که عملیات آکروباتیک را انجام می داد به یه زن و شوهر تعلق داشت که با اون آموزش خلبانی می دادند. هواپیمایی که از داخل آن فیلمبرداری می کردیم هم داستان جالبی داشت. سازنده ی اون هواپیما که در محل حضور داشت توضیح داد که این هواپیما را توی آپارتمانش با پولی که از کار پس انداز می کرده اند، در طی مدت شش ماه در طبقه ی پنجم یک ساختمان (بدون اینکه صاحب ساختمان متوجه شود) تکه تکه ساخته، بسته بندی کرده، مخفیانه بیرون آورده و در سایت پرواز سر هم کرده است. وقتی تعریف می کرد آنقدر قشنگ سرش رو تکون می داد و می خندید که دیدنی بود
می دونین تلاش آدما برا زندگی و آرزوهای انسانی شون واقعا خیلی چیز زیبایی یه. آدم دلش می خواد با رویاهای اونا پرواز کنه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر