توی نوشته ها و صفحات فیس بوک پر از بحث دمکراسی است. مهم ترین بحث هم اینه که کیا دشمن دمکراسی بوده اند و هستند و خواهند بود و باید کنار گذاشته شوند تا ما به دمکراسی برسیم. بعضی ها شعار هم می دهند که دیگر اینبار «حماقت» نمی کنیم و اجازه نمی دهیم و چه و چه...
اونوقت جالبه که وقتی به برخورد خود این آدم ها نگاه می کنی، هیچ بویی از دمکراسی و دمکرات بودن ازش نمیاد. اون ها به جای اینکه پذیرای مخاطبان باشند به انواع حیله ها خودشونو به صفحه ات تحمیل می کنند. یک تک صدایی ناهنجار تو لینک هاشون هست که تو ذوق آدم می زنه. اجازهٔ کامنت به آدم نمی دهند. و بعد می بینی بعضی پست ها و لینک های جالبی رو که گشتی و پیدا کردی به شیوه ای که نام تو توش نیاد کپی و تکثیر کرده اند...
اونوقت جالبه که وقتی به برخورد خود این آدم ها نگاه می کنی، هیچ بویی از دمکراسی و دمکرات بودن ازش نمیاد. اون ها به جای اینکه پذیرای مخاطبان باشند به انواع حیله ها خودشونو به صفحه ات تحمیل می کنند. یک تک صدایی ناهنجار تو لینک هاشون هست که تو ذوق آدم می زنه. اجازهٔ کامنت به آدم نمی دهند. و بعد می بینی بعضی پست ها و لینک های جالبی رو که گشتی و پیدا کردی به شیوه ای که نام تو توش نیاد کپی و تکثیر کرده اند...
می دونی؟ خوب من فکر می کنم برای اینکه دمکراسی در جامعهٔ ما حاکم بشه، خیلی پیش نیازها وجود داره و به این حرف ها نیست. اما البته یکیش می تونه این باشه که ما هم قدری دمکرات تر باشیم و دائم و دائم حواس مون باشه که نظرات دیگه ای هم هست که می تونه سهمی از واقعیت را با خودش داشته باشه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر