جمعه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۹۰

بروکسل

امروز صبح زود رفتیم با سپیده نانوایی محلشون کلی نون شیرینی صبحانهٔ بلژیکی خریدیم و اوردیم خونه و همگی دور هم با چایی خوردیم ... یک خانهٔ دیگه، یک جای دیگه، و یک صبح دل انگیزه دیگه... چقدر سال های عمر سریع می گذرند...

هیچ نظری موجود نیست: