سه‌شنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۹۰

کری

گاهی آدم حتی وقتی با دقت برخی از انتقادات رو به اون چیزی که باور داره شنیده، و اعلام کرده که با دقت گوش داده، و حتی می تونه عینا بگه و بنویسه طرف چه گفته و چه می خواسته بگه، و حتی درصدد نبوده جوابی رو بالفور جایگزین گزندگی او نقد بکنه، باز ممکنه برای لحظه ای تو «فضای» مورد بحث دوست منتقدش قرار نگرفته و نقطه نظر طرح شده رو واقعا نشنیده باشه ... و بعد تازه پس از مدتی ... و گرفتن درس های لازم از تجربه و رنگ کردن دیوار با پیشانی خونین اش فریاد بزنه ... وای ... چقدر درست گفته بود...
می دونین؟ داشتم فکر می کردم اگر توانایی نوشتن رمانی رو داشتم، با الهام ضمنی از نویسندهٔ پرتغالی نازنین، خوزه ساراماگو، اسمش رو  می گذاشتم «کری» ...

هیچ نظری موجود نیست: