مدت هاست می خواهم یک مطلبی در مورد تجربه در فیس بوک بنویسم، اما موفق نشده ام. مرتبا کار پیش می آید و درگیر می شوم. یک نکته را اما بسیار ضروری می دانم و نمی توانم تا نوشتن مقاله منتظر بمانم و آن هم این است که :
ما شبکه گران هم باید مثل وبلاگ نویس ها تجمع های واقعی خود را بیرون از فضای مجازی بوجود آوریم و با تکیه به آن کارگروهی را در کنار کار فردی خود رواج دهیم، و برایش راهکارهایی بیابیم و آن را مانند یک طرحواره در شبکه گسترش دهیم. چپ اساسا در مفهوم گروهی و خرد جمعی شکل می گیرد و نضج می یابد. باید بدانیم و متوجه شده باشیم که فیس بوک بر اساس نظمی ایندویدوالیستی پی ریزی شده و سازمان یافته است. پدیده ای بعنوان «کار گروهی شبکه ای» می تواند وجود داشته باشد که قطعا با کارهای گروهی در مفهوم سنتی و رئال خود متفاوت است. اما من یک مورد هم در شبکه فیس بوک ندیده ام و صفحه های مشترک نیز فاقد ساختارهای کارگروهی و دانش مدون شده برای آن است.
این کار یک سنگ پایهٔ اصلی و مهمترین اقدام ما بعنوان نیروهای جامعه گراست و در صورت موفقیت می تواند به تحول بزرگی در ساختارهای سازماندهی موجود دامن زند. من همه را به هم اندیشی در بارهٔ آن و اقدام عملی پیرامون آن فرا می خوانم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر