شب نگاشت ها
شنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۸۴
دوست
خيلی دلم تنگ شده بود امشب خيلی. يکی از آشنايان شعری رو خوند که زبان حال بود
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر