با مطرح شدن بحث مذاکره با آمریکا که کسی نمی داند کی و کجا برگزار خواهد شد، و عدم برگزاری نشست رسمی شورای امنیت به علت عدم توافق برخی از اعضا با پیش نویس ارائه شده توسط انگیلس و فرانسه وقفه ای در سیر پر شتاب به سوی بحران ایجاد شده است که می تواند مورد بهره برداری صلح طلبان قرار گیرد. اگر چه بیش و پیش از آن ها مورد بهره برداری سران نظام برای دامن زدن به رودررویی های خودنمایانه قرارگرفته است. جدا از شریعتمداری ها که هرگونه مذاکره با آمریکا را گذشتن از خط قرمز نظام( که گویا آنان تعیین می کنند نه رهبر نظام) و خیانت به این آب و خاک قلمداد کرده اند، برخی از نیروهای اپوزیسیون هم تصور می کنند مذاکره و سازش با آمریکا می تواند پیامد های ناهنجاری برای کشور داشته باشد و به شدت نگران آنند. آمریکا بارها با صدام حسین هم مذاکره و سازش کرد و در نهایت هم پروژه ی تجاوز به عراق لحظه ای از دستور کار بوش و متحدانش خارج نشد. به نظر من نقشه های جنگ طلبانه ی آمریکا و رودررویی گرایان در جمهوری اسلامی را باید سیاست هایی استراتژیک قلمداد کرد که اگرچه تند و کند می شود از حرکت باز نمی ایستد. باید از این کند شدن ها بهره برد و مردم را با واقعیت ها آشنا ساخت. باید نشان دهیم مجتمع های بسیار عظیمی کسب و کاری جز جنگ ندارند و آنچه آن ها تولید می کنند مرگ و خشونت است. باید روشن کنیم آن ها امروز دولت آمریکا را در اختیار دارند و به همین دلیل خطر جنگ خطری دائمی ست و باید در مقابل آن صف متحدی از نیروهای صلحدوست بر پا ساخت
چهارشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۵
مذاکره
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر