در دوران دانشگاه یک درس آزمایشگاه فیزیک تک واحدی داشتیم که همیشه سر سه یا چهار واحدی بودنش در عمل بحث بود. این واحد درسی با استادی دقیق و سخت گیر جدی ترین درسی بود که در سال دوم دانشگاه داشتم.
سرفصل اصلی کار این واحد دانشگاهی آموزش «دقت» در اندازه گیری های آزمایشگاهی بود. ما باید یاد می گرفتیم که برای بیان وزن یک جسم به جای A گرم بگوییم A بعلاوه یا منهای x گرم و این مقدار خطای مثبت یا منفی باید بر اساس شرایط آزمایش و ابزارهای بکار رفته و مهارت فرد آزمایشگر اندازه گیری و محاسبه می شد.
روش های مختلفی برای این کار وجود داشت. یکی از متداول ترین آن، تکرار آزمون در شرایط مشابه و داده برداری از نتایج آن و محاسبه میانگین نتایج اخذ شده و دامنه نوسان صورت گرفته بود.
تاثیر این آزمایشگاه آن بود که تا مدتها (!) اعلام یک نتیجه بدون ذکر دقت اندازه گیریش، اغلب بی معنی می نمود.
تاثیر این آزمایشگاه آن بود که تا مدتها (!) اعلام یک نتیجه بدون ذکر دقت اندازه گیریش، اغلب بی معنی می نمود.
من همیشه فکر کرده ام کاش بشود بر نتایجی که از مطالعات و تکرار تجربه های شخصی خود گرفته ایم و آن را به صورت احکام جزمی به خورد دیگران می دهیم، اندازه گیری هایی را روا داریم و «دقت» احکام مورد نظر خود را بسنجیم.
چنین کاری احتمالا باعث نخواهد شد که ما نتایج دیگری بگیریم، اما حسن آن این است که متوجه شویم نتایج اخذ شده توسط ما، دامنهٔ خطای خاص خود را دارد، و به همین دلیل با احکام صادرهٔ ظاهرا متفاوت توسط آزمایشگران آشنای دیگر، همپوشی های قابل اعتنایی دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر