گربه های ایرانی از زیباترین و معروف ترین گربه های جهان اند. قدیم تر ها، هیچ خانه ای نبود که گربه ای نداشته باشد، اگرچه گربه ها زندگی مستقل و رفت و آمد خودشان را داشتند و به همه جا سرک می کشیدند. با این وجود، به تقریب در همهٔ ضرب المثل های فارسی شخصیت گربه منفی ست و تحقیر می شود:
مثل گربهٔ مرتضی علی از هر طرف که بیندازیش روی چهار دست و پا پایین می آید
هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد
گربه وقت غذا خوردن چشم هایش را می بندد
و حتی صفات مثبت این حیوان که خدمت بسیاری به انسان کرده نیز برخلاف واقعیتش تفسیر می شود. برای مثال، اینکه گربه به دقت خودش را می لیسد و پاک و تمیز نگه می دارد (مقایسه شود با سگ) باعث شده ما اصطلاح گربه شور را به کار بریم که حکایت از یک شستشوی ناکافی ست (انگار بقیه حیوانات لیف و صابون می زنند!؟) و وقتی مدفوع خود را زیر خاک پنهان می سازد و ما را از کثافتش در امان نگه می دارد، می گوییم: به گربه گفتند گهت درمونه، خاك پاشيد روش
براستی چرا؟ آیا در بقیهٔ فرهنگ ها هم همین است، یا این از یک روانشانسی اجتماعی و ویژگی ما ایرانیان حکایت دارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر