وارد خونه که شدم تلویزیون روشن بود و کانان سی ان ان داشت اخبار پخش می کرد. دو گویندهٔ زن و مرد روبروی ما نشسته بودند و ظاهرا از مصیبتی سخن می گفتند که بر سر مردم ژاپن آمده است.در پشت سر اون ها ده ها مونیتور خبری تصاویر محلات مختلفی را نشان می داد که میان سیلاب و آتش در هم می پیچیدند و آدم های بی پناهی که بر فراز ساختمان ها مضطرب و وحشت زده منتظر عملیات نجات بودند. من هیچ چیز نمی شنیدم ... گنگ گنگ....انگار که به کلی کر شده باشم ... و تنها یک جمله مرتبا در ذهنم تکرار می شد:
آخه ما چه جوری می تونیم بر روی صندلی هایی بنشینیم و به کار و زندگی ادامه دهیم که چند متر آن طرف ترش زمین در حال نابودی به طرز دردناکی چنین عیان به تصویر کشیده شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر