بر شاخه های پشت پنجره ام باز،
- باران که می ایستد -
می آید و
چشم در چشم من،
بر خط - نقاشی برگ ها
خاموش می نشیند ...
از رونق آوازهای دلنشینش،
فصلی گذشته است و
و خاطره های رنگین وطنش،
- باران که می ایستد -
می آید و
چشم در چشم من،
بر خط - نقاشی برگ ها
خاموش می نشیند ...
از رونق آوازهای دلنشینش،
فصلی گذشته است و
و خاطره های رنگین وطنش،
امروز،
نقش بر زمین است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر