به فکر افتادم که بعد از سال ها وبلاگ نویسی هایم را دوباره براه بیندازم.
نمی دانم چرا حس می کنم باید به این سبک از نوشتن برگردم.
البته بهانه ای هم فراهم شده. کامپیوتری که با اون فیلم ها رو کار می کردم، خراب شد و بعد از دو هفته معلوم شد به این سادگی ها هم درست نمی شود. خلاصه هر چه منتظر شدم تا به ادامه کارهایی بپردازم که در دست داشتم، نشد.
شب نگاشت ها با حال و احوالی که این روزها دارم هاهمخوان تر است.
به قول زنده یاد احمد شاملو:
نخستین سفرم بازآمدن بود
پیش از آنکه با گام های نوآزموده خویش
به راهی دور رفته باشم....
نمی دانم چرا حس می کنم باید به این سبک از نوشتن برگردم.
البته بهانه ای هم فراهم شده. کامپیوتری که با اون فیلم ها رو کار می کردم، خراب شد و بعد از دو هفته معلوم شد به این سادگی ها هم درست نمی شود. خلاصه هر چه منتظر شدم تا به ادامه کارهایی بپردازم که در دست داشتم، نشد.
شب نگاشت ها با حال و احوالی که این روزها دارم هاهمخوان تر است.
به قول زنده یاد احمد شاملو:
نخستین سفرم بازآمدن بود
پیش از آنکه با گام های نوآزموده خویش
به راهی دور رفته باشم....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر