نمی دونم می شه برا اصطلاحی به نام "ضد انتخاب" وجاهتی قائل شد یا نه. تجربه به من نشون داده، بعضی ها به جای انتخاب مستقل راه شون در زندگی، دست به یک ضد انتخاب می زنن. مثلا برای اینکه راهی برخلاف پدر یا مادرشون رفته باشن، یا نشون بدن راهی رو که اون ها گفتن غلطه، راهی رو انتخاب می کنن که واقعا با روحیه ی اون ها نمی خونه. به نظر می رسه ضد انتخاب رو نشه یک انتخاب مستقل به حساب آورد، چون به شدت تحت تاثیر و عملا دخالت دیگران شکل گرفته
ممکنه پدر و مادرها یا دیگر آدمهایی که دنبال کپی و پیست کردن شخصیت مشعشع خودشون در بچه ها هستن، اون ها رو بدون اینکه بخوان، به ضد انتخاب وادار کنن ...