یکی از دوستای عزیزم از یک تجربهٔ جالبش تو فیس بوک نوشته. اون گفته توی ماموریت با رئیسش رفته اند دستشویی و در حالی که کنار هم ایستاده و ادرار می کرده اند، کلی در مورد کسب و کار صحبت کرده اند.
می دونین؟ یک کامنت براش گذاشتم که ترجمه اش رو به فارسی با یک کم روغن داغ باید اینجوری بگم:
این صحنه ای که تشریح کرده ای، آیینهٔ تمام نمای کسب و کار در دنیای امروزین ماست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر