سپیده که کوچیک بود، ازش می پرسیدیم که سپیده منو چند تا دوست داری؟ تو چشای آدم نگاه می کرد و می گفت شیش تا...
می دونی؟ اون شیش خیلی عظیم بود. بعد ها باعددهای بزرگ تر و بزرگ تری آشنا شدیم، اما عددها وقتی خیلی بزرگ می شن، انگار دیگه معنی سابق رو ندارن...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر