خواننده ی گروه مستان «همای» توی شعر یکی از ترانه هاش از اصطلاح بی بند و بار به این شکل استفاده می کنه: «مـه پـاره ای بی بند و بار / بـا عشوه های بی شمار / هم کرده یـــاران را ملـول / هـم بــرده از دلهــــا قـــرار...».
شنیدن این ترانه و ارزش مثبتی که او برای یک زن بی بند و بار قائل شده بود، من و به فکر انداخت. قدری حساس تر شدم به این اصطلاح چشمم بیشتر باز شد.
راستی! چرا باید زن ها همیشه به «بند» کشیده و «باری» بر دوششان گذاشته شده باشد، و اگر کسی این بند را به دور بیندازد و این بار گران را به زمین بیندازد، تحقیر شود و «بی بند و بار» شمرده شود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر