مادران سیاهپوش
هرگاه
با آن چادر سیاه
بر سنگ نانوشته ی گورش
به درد، سینه می سایی
و اشک می ریزی ...
شک می کنم
که شاید
خود خانه ی خداست
این مزار
هرگاه
با آن چادر سیاه
بر سنگ نانوشته ی گورش
به درد، سینه می سایی
و اشک می ریزی ...
شک می کنم
که شاید
خود خانه ی خداست
این مزار
۲ نظر:
oh
:-(
oh
:-(
ارسال یک نظر