چهارشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۸۹

یعنی می شه؟

یعنی می شه یه روز احزاب و سازمان ها در مرگ کسی که صفوف‌شون رو با کینه و نفرت ترک کرده، اینجوری اطلاعیه بدن؟

                               بدرود رفیق گرامی

صبح امروز دریافتیم که در نهایت تاثر و تاسف رفیق عزیزمان ... ... چشم از جهان فروبست. رفیق ... از ابتدای جوانی یعنی هنگامی که تازه وارد دانشگاه شده بود، به صفوف سازمان ما و میدان مبارزه پا گذاشت. او انسانی براستی پرشور، پرکار و حساس و منتقد بود و سال های بزرگی از عمرش را صرف مبارزهٔ متشکل در سازمانی کرد که به آن عشق می ورزید و عمیقا نگران سرنوشتش بود. اما مبارزه با رژیم های سرکوبگری که ساده ترین راه حل اقتدار و بقای خود را در سرکوب جنایتکارانهٔ نیروهای مخالف می یابند و بیشترین تلاش و نیرویی را که می باید صرف توسعهٔ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور کنند، صرف متلاشی کردن نیروهای مترقی می کنند، کار را برای سازمان مطبوعش و این رفیق گرامی سخت کرد. اشتباهات دردناک ما و خود او و پیامدهای سرکوبی خونبار، علیرغم مقاومتی حماسی و تاریخ ساز، او را نسبت به ادامه راهش در سازمان بدبین ساخت. او پس از برخوردهای دردناکی که اثرات تلخی بر او و بر ما به جا گذاشت، صفوف ما را ترک گفت و بقیهٔ عمرش را صرف خاطره نویسی‌ها و انتقاد به ما و برخوردها و رفتارهایی کرد که به نظرش تنها با اصلاح آن ها امکان مبارزه‌ای موفق ممکن می شد.
متاسفانه تلاش ما برای اینکه نشان دهیم: « اگرچه با شیوه و راهی که برگزیده مخالفیم، اما دغدغه‌هایش را درک می کنیم و هنوز هم دقیق ترین خوانندهٔ نوشته هایش هستیم»، به جایی نرسید و این رفیق آزرده و گرامی‌ دست از مبارزه با ما برنداشت. اوتا آخرین روزهای حیات، همهٔ آموزه‌های مبارزه ای را که در سازمان ما فراگرفته بود، به جای دشمنان واقعی او، ما و مردم زحمتکش کشورمان، علیه سازمان ما به‌کار گرفت. نگاهی به نوشته‌ها و سخنرانی‌های تاثربرانگیزش نشان‌دهندهٔ آن است که چه استعداد شگفتی در هر دو بخش زندگی اش داشته است.
بدرود رفیق گرامی! ما همهٔ تلاش‌مان را به‌کار خواهیم بست که زخم ها، دردها، نابه‌سامانی ها و نارسایی،های مبارزه‌ و حتی توقع‌های غیر واقعبینانهٔ رفقایمان را عمیقاٌ درک کنیم و علیرغم شرایط غیر انسانی و سخت مبارزه‌ای که پیش رو داشته و داریم، بر آن ها فائق بیاییم و بستر هرچه شایسته تری را برای مبارزهٔ بخش بزرگی از مبارزان راه رهایی مردم کشورمان فراهم آوریم. 
بدرود رفیق عزیز و گرامی! بیهوده چشم بر ما بسته ای، ما خاطرهٔ شیرین تو و تلخناک آزردگی هایت را فراموش نخواهیم کرد. کاش بر می گشتی و می دیدی که حتی امروز هم بر دوش بخشی از رفقای سابقت تا خاک بدرقه می شوی...

هیچ نظری موجود نیست: