بحث های زیادی در سایت ها صرف «دمکراسی دینی» می شوند. اخیرا دوستی مصاحبهٔ اخیر دکتر سروش را به من داد و از من خواست آن را بخوانم و نظر بدهم (از شما چه پنهان به خودم باشد معمولا حرف های این آقای دکتر را نمی خوانم). چند تا نکته به نظرم می رسد که بگویم:
۱- همه چیزی را با همه چیز دیگر می شود ترکیب کرد و چیز تازه ای از آن ساخت. اینکه «دمکراسی با دین یا با اسلام جمع شدنی نیست» را حرف درستی نمی دانم و نوعی مطلقگرایی دینی می دانم. اگر مسیحیت با دمکراسی جمع شد، چرا اسلام نتواند؟
۲- حرف های آقایان سروش، کدیور و دیگر اساتید اصلاح طلب در زمینهٔ دمکراسی دینی از بحث مفهومی فراتر نمی رود و هنوز حرفی سیاسی و برنامه ای نشده است و خیلی ناروشن و نامشخص است.
۳- اگر بگویند : دمکراسی دینی یعنی یک حکومت دمکراسی پارلمانی بر اساس رای مردم که در آن نظام این آقایان احزاب دمکرات اسلامی یا لیبرال اسلامی خود را در کنار دیگر احزاب سکولار و چپ و غیره خواهند داشت، و اسلام سیاسیشان رقابتی ست و نه انحصاری می شود با آن موافق بود. و اگر بگویند هر رایی بر خلاف اسلام (یعنی چیزی که آن ها یا فقهایشان می گویند) قابل قبولشان نیست، باید گفت ما این نظام را هم اکنون داریم و صلاحشان در این است که به آغوش اسلام (یعنی ولی فقیه) بازگردند.
خلاصه اینکه باید از آنان خواست یک نسخه ی پیشنهادی برای قانون اساسیشان فراهم کنند تا موضوع روشن شود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر