یکشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۹

کادر

سهند همیشه به استناد از گفتار یک بزرگی می گه: هر وقت دوربینم با من نبوده، اتفاق عجیبی در جلوی چشمانم افتاده که سال‌هاست حسرت تصویرگرفتن از آن را می خورم. امروز این اتفاق برای من که هنوز هم درست یاد نگرفته‌ام خوب گوش کنم، رخ داد.

در گرفتن تصاویر چه در سینما و چه در عکاسی، یکی از نکات بسیار مهم کادر انتخاب شده است (این دو کادر با توجه به متحرک بودن تصاویر در فیلم تفاوت هایی هم با هم دارند). مطالب زیادی دربارهٔ کادر نوشته شده است. اینکه:
کادر به معنی انتخاب موضوع کار از یک فضا است
کادر یعنی حذف حسی و آگاهانه‌ برخی اجزاء و بهره گیری از آن برای تاکید بر جنبه‌های دیگری از ارتباط بین پدیده‌ها
کادر یعنی استفادهٔ فیگوراتیو از خط و گوشه برای تاکید یا تغییر وزن و  یا اصلا چیدمان و محتوای اجزایی از صحنهٔ انتخاب شده
و... خیلی ویژگی های دیگر


امروز تو پارک با صحنه ای روبروشدیم که حیرت انگیز بود. (چه رنجی کشیدم که دوربین نبرده بودم). هر بار که باد ملایمی می آمد، از میان شاخه های برهنهٔ درختانی که هیچ برگی نداشت، برگ ریزانی زیبا و لطیف چشم‌انداز را پر می کرد.
وقتی سرمان را بالا گرفتیم تا ببینیم برگ ها از کجای آسمان فرومی ریزند، متوجه شدیم که شاخه های بید بسیار کهن و بلندی بر فراز این درختان برهنه حضور دارند که برگ‌های ریخته شده از آن‌هاست. شاخه‌هایی که ابروهامان بر دیدن اولیهٔ آن کادر بسته
و این حذف است که آن تصویر هایکو مانند را شکل می دهد.

هیچ نظری موجود نیست: