پنجشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۹

امشب

امشب مسیر تازه ای را به پیاده روی خود اضافه کردیم. در راه، وجود عطر عجیبی در هوا توجه مرا جلب کرد. چشمانم تیز شد. متوجه بوته های بلند مشابهی با ته رنگ های متفاوت در کناره ی یک تقاطع شدم که به شکل منظمی کنار هم کاشته شده بود. هما را صدا کردم. ما چنین گلی را تابه حال ندیده بودیم. بسیار زیبا و خوش بو بود. درتاریکی  لای شاخه های گل، تابلو کوچک و شکیلی به چشم می خورد که مطالبی بر آن نوشته شده بود:

اگر زیبایی را دوست دارید، باغچه ی خانه تان را به ما بسپارید
موسسه ی ...

این زیباترین تبلیغی بود که تاکنون دیده بودم

هیچ نظری موجود نیست: