بچه ها کوچیک که بودن به هما می گفتن «هامان» که ترکیبی بود از هما و مامان. گاهی وقت ها که خیلی دیگه می خواستن با محبت صداش کنند، می گفتن «هامانی هاما» و این تکه کلام همهمون شد.
می دونین؟ دیشب «هامانی هاما» مون اومد ... و فصل تازه ای از زندگی مون آغاز شد...
می دونین؟ دیشب «هامانی هاما» مون اومد ... و فصل تازه ای از زندگی مون آغاز شد...
۲ نظر:
به به! چشم شما روشن!
فصل تازه زندگی؟
مثل 1کتاب داستان منتظرم تا فصلای دیگشو هم بخونم
ارسال یک نظر