شنبه، آذر ۲۰، ۱۳۸۹

دیالوگ های سیاسی

وقتی کسی، گروهی، حزبی و سازمانی، و یا جریانی اجتماعی را به هر دلیل، تحریم می کنیم و راه هر نوع دیالوگی را با آن ها کور می سازیم، باید متوجه باشیم که معنای کار ما آن است که آن ها را به خود وا می گذاریم تا همانطور که هستند باشند و به این هستی مورد نقدمان ادامه دهند. باید بدانیم آن ها جدا از خواست ما، حضور دارند و با روش‌هایی که از دید امروزین ما ناصواب است، بر سرنوشت ما اثر می گذارند. به عبارت دیگر، این یک زیست‌بوم سیاسی ست که سرنوشت حیات همه به هم وابسته است و نمی توان به سادگی موجودیتی را از آن، بنا به خواست و ارادهٔ این و آن، حذف کرد.
برای اینکه دیگران را نقد بکنیم و بر روش هاشان تاثیر بگذاریم، باید راه دیالوگ و تاثیر متقابل را با آن ها به هر طریق ممکن باز کنیم. و این بدان معنی ست که فرایندی دوجانبه را به رسمیت بشناسیم. باید آن ها را به درون خود راه دهیم. باید به سخنان و حرف های آن ها با دقت و از صمیم دل گوش کنیم، و باید بگذاریم بر ما تاثیر بگذارند و ...
بطور مشخص بگویم، چرا در هیچکدام از سایت های چپ، مجاهدین خلق ایران و افراد دلبسته و علاقمند بدان ها کم ترین حضور و بازتابی ندارند؟... اینکه آن ها این کار را بکنند، می تواند با توجه به روش های فکری‌شان قابل درک باشد، چرا ما این کار را می کنیم؟ چرا حتی یک اعلامیه از آن ها، یک سخنرانی از آن ها، یک خبر از آن ها را بازتاب نمی دهیم؟ 
و تازه اگر دقت کنیم، متاسفانه جریان‌هایی که از ذهن خود یک بار برای همیشه طردشان کرده ایم، به آن ها خلاصه نمی شود و این در حالی ست که ما، نه فردا، بلکه همین امروز هم با تاثیرات اجتماعی شان روبروییم...
ما ناچاریم همه را جدی بگیریم و دیالوگ های سیاسی خود را خلاقانه گسترش دهیم

هیچ نظری موجود نیست: