کدام یک صحیح تر است. آگاهی از محدوده ای از دانش و فرهنگ و هنر بطور عمیق، یا آموختن کم عمق اما گستردهٔ علوم و فنون و هنرهای مختلف ...؟
پاسخهای مختلفی به این پرسش داده می شود. برخی اولی را برمیگزینند و برخی دومی. البته پاسخی از ترکیب این دو نیز وجود دارد: عمیق شدن در نقطه ای و داشتن دانشی با عمق کمتر در پیرامون آن نقطه (و این پاسخی ست فازی، یعنی درجه تعلقهای مختلفی از عمق در یک گستره). پاسخ معروفی هم در این میان هست: بستگی دارد!!
در دنیای واقعی، بسته به کار و وظیفهای که در پیش رو داریم، این نسبت ها و تناسب ها تغییر می کند. مثلا برای یک شهردار دامنهٔ وسیعی از اطلاعات و دانش در رشته های مختلف مورد نیاز است(شهرسازی، توسعهٔ شهری، اقتصاد، سیاست، علوم اجتماعی، محیط زیست، فرهنگ و ...)، اما برای رئیس بخش فیزیک یک دانشکده، گسترهٔ تخصصی تر اما محدودتر (فیزیک، مدیریت آموزشی و ...).
همچنین استعدادها و توانایی چندکاره بودن در افراد نیز یکسان نیست. به عبارت دیگر، بعضی ها رادیوی وجودشان تک موج است و برخی ها چند موج ... . در هر حال، نمی توان دانشی هم گسترده و هم عمیق داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر