جمعه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۹

ما دنیا را تغییر می دهیم

ما دنیا را تغییر می دهیم
با یک کلام ساده
یک اکتشاف
یا اختراع تازه
یا هر گام کوچکی که برمی داریم


ما دنیا را تغییر می دهیم
هر جا که میوه هایی را از شاخه برمی چینیم
و یا بذری را در دل خاک می کاریم


هرجا برای یافتن چند ساعت کار
در کنار خیابان می ایستیم
یا در بیغوله های نمور و تاریک
قطعه ای را بر قطعه ی دیگر می گذاریم


وقتی در میخانه های پر دود
برای یاران خسته ی خود
بلند بلند می زنیم و می خوانیم


ما دنیا را تغییر می دهیم
آن هنگام که
دست به تجمع می زنیم
و بر خواسته ای پا می فشاریم


هر جا به یک اشاره
قطارهایی را براه انداخته
یا کشتی ها را از حرکت بازمی داریم


باور کن!
ما دنیا را تغییر می دهیم
ما که هیچکس حسابمان نمی کند
ما که چون برده ها به تخت بسته می شویم
تا داغ شلاق ها بر تن مان حک شود
ما که تمام عمر زندان کشیدیم
تا اقتدار صلیبی میله ها نرم تر شود
ما که در حماسه ای بزرگ
دربرابر دژخیمان ایستادیم
تا با چهره ای درهم شکسته
در جعبه جادو وادار به اعتراف شویم
که تغییر یک خیانت است


ما دنیا را تغییر می دهیم
حتی آن هنگام که
شکست خورده و غمگین
در کنار آتش محقر سرمایی سخت
می ایستیم و رویا می بافیم


یا از تغییر دنیا نا امید می شویم و
از پس تجربه هایی تلخ
تغییر خود را به جای دنیا اعلام می داریم


ما دنیا را تغییر می دهیم
حتی وقتی
مرگ مان را جشن می گیرند و
ما در آن جشن بزرگ
در کمال متانت و با لبخند
گیلاس های سرخی از شراب می آریم


ما دنیا را تغییر می دهیم
هر جا به غارتگران دسترنج مان
چیزی را گوشزد می کنیم
یا از تغییرهای تدریجی دست می کشیم و
انقلابی برپا می داریم


۱ نظر:

احمد سپيداري گفت...

این شعر قدیمی یه ولی بی مناسبت ندیدم با توجه به اول ماه مه امسال و تلاش های بزرگی که برای گرامیداشتش تدارک شده، اینجا انتشارش دهم