جمعه، مهر ۱۶، ۱۳۸۹

تلفن

دیروز یه خانمی از بیمارستان زنگ زد که چطوری و چی کار می کنی و ... پرسید که داروهات رو گرفتی و اینکه چه جوری خوردی و خلاصه اینکه باید بری یک دوره مفصلی ببینی که با چنین قلبی چه جوری باید زندگی کرد ...
بعد گفت: حالا چکار داری می کنی؟
گفتم: توی خونه نشستم و سعی می کنم حرکت زیادی نداشته باشم
گفت" چرا؟
گفتم: به خاطر اینکه به قلبم فشار نیاد
گفت: کی همچین حرفی زده؟ پاشو... پاشو برو تو این هوای آفتابی قشنگ برای خودت قدم بزن... فقط آروم راه برو و اسپری نیتروگلیسیرینت رو همراهت ببر که اگه بهت فشار اومد و اذیت شدی، استفاده کنی ...
پاشدم راه افتادم رفتم پارک و کلی برای خودم نفس عمیق کشیدم و گشتم و عکس گرفتم ...امروز هم سهند اومد پیشم، تا همین کار رو تکرار کنیم. و چه روزهای زیبایی ... 

۱ نظر:

پانته آ گفت...

چه خوب که فعالیت رو شروع کردین عمو.
مواظب خودتون باشین.